دلتنگی شبانه
آقاجونم سلام
الان میدونی چنده اره منم اون گدای همیشگی درت
اقاجون میدونم خیلی دیره
ولی من بجز شماها کسی رو ندارم
من دلتنگ بچمم که هنوز اغوششو حس نکردم
خداجون امروز از زینب شنیدم خواهرش خدیجه بارداره
یعنی میشه این خسته دلم نگاه کنی
اقاجون میدونم خیلی کرم داره ولی قربونت برم
زود کرمتو نشونم بده من طاقت نداره
تو رو قسم میدم به لحظه ای که سقای کربلا ت اغوش مادر سیاه پوشم افتاد دل منو قبل
به پایان رسیدن محرم شاد کن
اماااااااااااااااااا ایست دل نایسل مامانی چشم به راه عاطفه و ... بقیه رو هم شاد کن
خداجون نذار زندگی هیچ کدوممون بهم بریزه بخاطر بچه آمین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی