حس بدی دارم
سلام
ای گلوی بریده شده جدم
سلام
ای اغوش خالی حضرت لیلا
سلام
ای جگر تکه تکه شده امام حسن
آخه اقا این مردیه من دارم میسوزم چرا من باید دل تو دلم نباشه واسه بچه
آقا من هر روز بیدار میشم دلم میخواد با صدای بچم بیدار بشم
آقاجون من مگه کی رو دارم بابام که نفهمیدم دختری داره پر کشید
مامانم اینجوری خداجون ناشکر نیستم ولی کسی ندارم دردو دل کنم بجز تو
خدا جون شکر دوستمونم نینیای دو قلو شو سالم بدنیا اورد
خدا جون پری شب رفتم تولد مزمز
مامانم هی میگفت انشاا... نینیتو پس خدا دلشو نشکن
بذار ثمره عشقشو ببینه
خداجون منم میخوام حس مادر بودنو بچشم
خدایا تو رو قسم میدوم به لحظه ای که حضرت رقیه سر باباشو بغل گرفتو و جون داد
و همه دوستای منتظرمو و در آخر منو حس مادر بودنوببخش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی